چرا «نه» به مذاکره با آمریکا؟

چرا «نه» به مذاکره با آمریکا؟

ترامپ به دنبال معامله است و نه مذاکره‌ای که به توافق برد-برد منجر شود. او هرگز به دنبال تقسیم منافع با دیگران نیست و تجربه بدعهدی‌های گذشته این را ثابت می‌کند.

خبرگزاری فیلوپ– عماد نجار: چند ماهی است که مبحث مذاکرات و ارسال پیام‌های غیرمستقیم بین طرف‌های ذی‌نفع افزایش یافته و دراین‌بین بازار شایعات نیز بسیار داغ شده بود، اما با سخنرانی قاطع و خردمندانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی بسیاری از نقاط تاریک و تلاش‌هایی که برای انحراف افکار عمومی صورت گرفته بود، خنثی شد.

آنچه از حافظه تاریخی به یاد داریم، بیش از دو سال مذاکرات پیوسته و مداوم است که الحق و الانصاف شرایط سختی را بر تیم مذاکره کننده تحمیل کرد که شامل حجم بالای مطالب مورد مطالعه، سفر‌های بسیار متعدد و مکرر، گفت‌و‌گو با طرف‌های غربی و بسیاری از نهاد‌ها و سازمان‌های جهانی تحت سیطره نفوذ و قدرت آنها بود و از سوی دیگر این طرف‌ها دارای خوی جنایتکارانه، سیاسی و دروغگویی هستند که به هیچ قانون و چارچوبی هم پایبند نیستند. بلاشک مذاکره با طرف‌هایی که دارای این خصوصیات باشند سختی‌های متنابهی را به همراه داشته و دارد.

در همین راستا باید به سخنان مقام معظم رهبری نیز ارجاع دهیم که فرموده بودند تیم ایرانی در این مذاکرات خندیدند و دعوا کردند و سخاوتمندانه رفتار کردند و درنهایت به‌عنوان یک دستاورد برای دولت وقت توافق صورت گرفت.

نکته مهمی که لازم به ذکر است عهدشکنی و عدم پایبندی طرف‌های مقابل مخصوصاً ایالات‌متحده آمریکا به تعهدات خود در برجام بود که در رسانه‌ها بار‌ها و بار‌ها به آنها پرداخته شد ازجمله اینکه در یکی از بند‌های برجام ذکر شده بود که هیچ یک از طرفین نباید در روند تجارت‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران ایجاد اختلال کنند ولی در همان روز‌های ابتدایی کارشکنی آمریکا باعث بروز مشکلاتی در تجارت خارجی ایران شد.

چندین کشور در جهان وجود دارد که تجار این کشور‌ها طبق توافقات از پیش انجام شده برای ورود به آمریکا نیازی به تهیه ویزا و روند پیچیده تائیدیه ندارند و در هفته اول پس از توافق برجام به تجار این سی‌وچند کشور اعلام شد در صورت سفر به ایران و انجام معاملات تجاری دیگر معافیت ویزای آنها لغو خواهد شد و آنها ازآن‌پس برای سفر به امریکا می‌بایست مسیر معمولی تهیه ویزا را طی کنند و احتمال عدم موافقت با ویزای آنها بسیار بالا خواهد بود.

این یکی از چندین ایجاد محدودیت‌های جدید تجارت بین‌المللی برای ایران بود که به دیگر تحریم‌های گذشته افزوده شد حال آنکه برداشت تهران از امضای برجام گشایش اقتصادی بود نه افزودن به محدودیت‌ها. این‌گونه ایجاد اختلالات شدید با بهره‌گیری از اقتصاد قوی غرب مکرراً در دولت باراک اوباما ادامه داشت.

بی‌حاصل بودن برجام و عدم پایبندی طرف‌های مقابل ایران به مفاد مذاکرات و درخواست‌های یک‌طرفه از تهران برای انجام بند‌های ذکر شده در توافق تا دوران ورود دونالد ترامپ پیش رفت و مهمان تازه‌وارد کاخ سفید به‌طور یکجانبه و کامل از برجام خارج شد.

شوک وارده به ذات برجام باعث شد تا تحلیل‌های بسیاری برای ترمیم ظاهری آن صورت بگیرد ازجمله اینکه برخی‌ها عنوان کردند که ترامپ یک استثنا بود.

اما در همان دوران هم  دکتر عراقچی گفتند که اگر کلینتون هم روی کار آمده بود، آمریکایی‌ها باز هم از برجام خارج می‌شدند و صدالبته که این موضوع دقیق بیان شده بود، زیرا بسیاری بودند که منتظر آمدن بایدن بودند و معتقد بودند که این رئیس‌جمهور ۷۹ ساله و دموکرات زمانی که سکان‌دار ایالات‌متحده شود به برجام باز خواهد گشت، زیرا اوباما و بایدن از یک حزب بودند.

اما در واقعیت شاهد بهانه‌جویی از جانب بایدن بودیم و نکته مهم و قابل‌تأمل این بود که در آن دوران ایران در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی به سر می‌برد و آمریکایی‌ها به‌راحتی می‌توانستند به برجام بازگردند، زیرا روحانی تمایل فراوانی داشت که از تنها دستاورد خارجی خود دفاع و بتواند آن را مجدداً احیا کند.

برای احیای دوباره برجام که بر اساس حفظ منافع غرب تنظیم شده بود، فقط کافی بود تیم بایدن از دولت وقت تهران درخواست کند که به تعهدات خود بازگردد و پس‌ازآن دوره‌ای را نیز برای راستی آزمایی و بازگشت واشنگتن به برجام تعیین کند. اما آن چیزی که رخ داد عدم جدیت طرف آمریکایی و رفت‌وآمد‌هایی بود که بی‌حاصل انجام می‌شد.

اکنون، ترامپ در دور دوم زمامداری ناپیوسته خود ادعا می‌کند که علاقه‌مند است بجای اقدام نظامی علیه ایران، با تهران معامله کند و حتی برخی‌ها در داخل کشور نیز ذوق‌زده شدند و فریاد برآوردند که ترامپ آماده مذاکره با ایران است؛ که البته برداشت غلطی از معنا‌ی کلمات در ادبیات سیاسی بود.

اگر صحبت‌های دونالد ترامپ را مرور کنیم متوجه می‌شویم که وی هیچ اشاره‌ای به مذاکره ندارد و واژه‌ای که به آن استناد می‌کند «Deal» به معنای «معامله» است که تفاوتی آشکار با مذاکره دارد.

معامله از دیدگاه ترامپ همان معامله‌ای است که با غزه در نظر دارد انجام دهد. نگاه از بالا به پایین و استثماری که همه فلسطینی‌ها باید سرزمین آبا و اجدادی خود را ترک کنند و به کوچ اجباری بروند تا آمریکایی‌ها سرزمین آنها را تصرف کنند و اقدام به تأمین منافع اقتصادی برای خود نماید.

این دقیقاً همان پیشنهادی است که به کانادا داده شده مبنی بر اینکه آنها یا باید تعرفه ۲۵ درصدی را بپذیرند یا جزو ایالت‌های جدید آمریکا محسوب شوند. در مورد کانال پاناما و گرینلند نیز  معامله‌ به‌صورت برد-باخت است و منافع به‌صورت یک‌طرفه تقسیم‌شده است.

فراموش نکنیم که بنا به فرمایش رهبر بصیر انقلاب، مذاکره یا معامله دو طرف دارد و دو طرف منافعی را بین یکدیگر تقسیم می‌کنند.

اما در معاملات آمریکایی طرف مقابل منافعی را نمی‌تواند در واقعیت برای خود متوقع باشد. این رفتار دقیقاً ما را به یاد برجام می‌اندازد که ایران همه تعهدات خود را انجام داد و آنها هیچ گامی برنداشتند، زیرا نتیجه هر معامله یا مذاکره‌ای باید منجر به تأمین منافع آمریکا شود.

این روز‌ها سیاسیون آمریکایی در محاسبات خود این‌ سو برداشت را دارند که ایران در شرایط ضعف قرار دارد و گدایی مذاکرات را می‌کند و به همین دلیل هیچ اخلاقی را در نحوه برخورد با ایران رعایت نمی‌کنند. صدالبته که این روش به‌نوعی جزو ذات بنیادی کشور ۳۰۰ ساله امریکاست، زیرا کشوری که هیچ ابایی در جنایت نداشته و ندارد (از کشتار ساکنان اصلی این قاره یعنی سرخپوستان و سیاه‌پوستان گرفته تا کشتار روزانه ۲۰ کودک فلسطینی در باریکه غزه توسط پول، سلاح، حمایت و حتی مستشاران آمریکایی) پس در برخورد با هر کشور و ملت دیگری نیز همان روش خون‌آلود و غیرانسانی را در پیش خواهد گرفت.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "چرا «نه» به مذاکره با آمریکا؟" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "چرا «نه» به مذاکره با آمریکا؟"، کلیک کنید.