خلاصه کتاب فضیلت های ناچیز ( نویسنده ناتالیا گینزبورگ )

کتاب «فضیلت های ناچیز» از ناتالیا گینزبورگ، مجموعه ای از جستارهای عمیق و شخصی است که خواننده را به تأمل درباره جنبه های مختلف زندگی، از رنج های دوران جنگ گرفته تا ظرایف روابط انسانی، دعوت می کند.

ناتالیا گینزبورگ، نویسنده برجسته ایتالیایی، در این اثر ماندگار، با نثری شاعرانه و صادقانه، تجربه های زیسته اش را به مثابه ی دریچه هایی به سوی مفاهیم کلی تر انسانی باز می کند. «فضیلت های ناچیز» نه تنها بازتابی از دوران پر تلاطم اروپا در میانه قرن بیستم است، بلکه کاوشی بی باکانه در روح انسان، پیچیدگی های وجود و تلاش بی وقفه برای یافتن معنا در دل ویرانی ها و فقدان ها به شمار می رود. این مجموعه جستارها، که هر یک همچون نگینی درخشان بر تار و پود تجربه بشری می درخشند، خواننده را با خود به سفری درونی می برند تا با مفاهیمی چون امید و ناامیدی، عشق و جدایی، سکوت و کلام، و ماهیت زندگی پس از عبور از طوفان های سهمگین مواجه شود. کتاب حاضر، جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر جهان دارد و بسیاری از نویسندگان و منتقدان آن را اثری کلاسیک و الهام بخش قلمداد می کنند.

ناتالیا گینزبورگ: زندگی و جهانی که قلمش را شکل داد

ناتالیا گینزبورگ، در سال ۱۹۱۶ در تورین ایتالیا، در خانواده ای روشنفکر و فعال سیاسی متولد شد. پدرش، جوزپه لوی، دانشمند برجسته ای بود و مادرش، لیدیا تاناتزی، زنی با ذوق ادبی. این محیط خانوادگی، بستر مناسبی را برای رشد فکری و هنری ناتالیا فراهم آورد. او در دوران جوانی خود، شاهد خیزش فاشیسم در ایتالیا و متعاقب آن، آغاز جنگ جهانی دوم بود؛ رویدادهایی که تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و جهان بینی او گذاشتند.

زندگی ناتالیا گینزبورگ با چالش ها و تراژدی های بسیاری گره خورده بود. همسر اولش، لئونه گینزبورگ، نویسنده و مبارز ضد فاشیست، به دلیل فعالیت های سیاسی دستگیر شد و در سال ۱۹۴۴ در زندان جان باخت. این فقدان عظیم، همراه با تجربه تبعید و ناامنی های ناشی از جنگ، روح و قلم گینزبورگ را شکل داد. او که خود نیز مدتی در تبعید به سر برد و فرزندانش را در این دوران به دور از خود دید، از نزدیک رنج انسان و بی رحمی های تاریخ را لمس کرد. تمامی این تجربه ها، از رنج های فردی گرفته تا مصیبت های جمعی، در تار و پود آثار او تنیده شده اند.

سبک نوشتاری گینزبورگ با صداقت بی پرده، نثری روان و شاعرانه، و توانایی بی نظیر در بیان مفاهیم عمیق از طریق جزئیات زندگی روزمره شناخته می شود. او با دقت و ظرافت، لایه های پنهان روان آدمی را می کاود و خواننده را به سفری درونی دعوت می کند. نوشته های او، هرچند گاه تلخ و حزن انگیز، همواره از نوعی امید و تلاش برای بقا سرشارند. گینزبورگ از آن دسته نویسندگانی است که نه تنها داستان می گویند، بلکه با هر کلمه، به خواننده اجازه می دهند تا بخشی از تجربه زیسته اش را حس کند.

فضیلت های ناچیز: ساختار و محور اصلی کتاب

کتاب «فضیلت های ناچیز» مجموعه ای متشکل از یازده جستار مستقل است که ناتالیا گینزبورگ آن ها را بین سال های ۱۹۴۴ تا ۱۹۶۰ به نگارش درآورده است. این جستارها، هرچند در نگاه اول از یکدیگر متمایز به نظر می رسند، اما رشته ای نامرئی از مضامین و دغدغه های مشترک آن ها را به هم پیوند می دهد. عنوان کتاب، برگرفته از آخرین جستار این مجموعه است و به مفهوم عمیقی اشاره دارد: تفاوت میان «فضیلت های ناچیز» و «فضیلت های بزرگ».

فضیلت های بزرگ، مانند فداکاری و ایثار، نیازمند شجاعت بی حد و حصر و مواجهه با موقعیت های خطیر هستند. در مقابل، فضیلت های ناچیز، همان ارزش های کوچک و به ظاهر کم اهمیتی هستند که در زندگی روزمره ما جاری اند؛ اما همین جزئیات به ظاهر ساده، پایه و اساس تاب آوری، همدلی و انسانیت ما را تشکیل می دهند. گینزبورگ معتقد است که ما اغلب در پی فضیلت های بزرگ هستیم، در حالی که فراموش می کنیم آموزش و پرورش فضیلت های ناچیز است که می تواند ما را در برابر طوفان های زندگی قدرتمند سازد.

رشته نامرئی که تمامی این جستارها را به هم پیوند می دهد، تأملی عمیق بر زیستن، رنج، عشق، فقدان، و تلاش برای بقا در جهانی متغیر و گاه ویران است. گینزبورگ با قلم سحرآمیز خود، خواننده را به درنگ بر مسائل پیش پا افتاده ای دعوت می کند که اغلب از کنارشان می گذریم؛ اما همین مسائل، آینه ای هستند برای بازتاب پیچیدگی های روح انسانی و جستجوی بی پایان برای معنا در دل زندگی. او با هوشیاری تمام، نشان می دهد که چگونه بزرگترین حقایق هستی را می توان در کوچکترین جزئیات زندگی روزمره کشف کرد.

خلاصه و تحلیل جستارها: درنگ بر هر فضیلت ناچیز

هر یک از یازده جستار «فضیلت های ناچیز» دریچه ای است به سوی گوشه ای از جهان بینی ناتالیا گینزبورگ و بازتابی از تجربه های شخصی او. در ادامه، به بررسی اجمالی این جستارها می پردازیم:

زمستان در ابروتزو

این جستار روایتی تلخ و دلنشین از دوران تبعید اجباری ناتالیا و خانواده اش در روستایی سرد و دورافتاده در منطقه ابروتزو است. گینزبورگ با لحنی آرام و تأمل برانگیز، تقابل امید و بی خبری را با واقعیت های تلخ آینده به تصویر می کشد. او از روزهایی می گوید که در فقر و انزوا، اما با عشقی عمیق به یکدیگر و فرزندانشان، زندگی می کردند و در انتظار رهایی و روزهای خوش بودند. این جستار، با وجود فضای حزن آمیزش، نمادی از تاب آوری انسان در برابر ناملایمات و حفظ امید در دل تاریکی است. تجربه از دست دادن ها و آغاز فصل جدیدی از زندگی، موضوعی است که در این بخش به شکلی ملموس بیان می شود.

کفش های پاره

«کفش های پاره» نمادی از زندگی های موقت و روابط گذرا است. گینزبورگ در این جستار، به تأملی بر دوره هایی از زندگی می پردازد که انسان در میان گذشته ای که پشت سر گذاشته و آینده ای نامعلوم، معلق می ماند. او از زندگی کوتاهش با معشوقی می گوید که می داند به زودی ترکش خواهد کرد و از فرزندانش که در انتظار بازگشت او هستند. کفش های پاره او و معشوقش، استعاره ای از وقفه ای کوتاه و بی قید و بند در مسیر زندگی است؛ وقفه ای که شاید برای ناتالیا با کفش هایی نو و برای معشوقش با پاهایی برهنه به پایان برسد.

تصویر یک دوست

این جستار، ادای دینی است به «زاره پاوزه»، دوست نویسنده گینزبورگ که با خودکشی به زندگی اش پایان داد. گینزبورگ در این بخش، بر مفهوم دوستی، فقدان، و پیوند عمیق انسان با مکان ها تأمل می کند. او شهر زادگاه زاره را با اشعار و خاطره های او پیوند می زند و حسرت ناتوانی در نجات دوستش را بازگو می کند. این جستار، کاوشی است در عمق روابط انسانی و تأثیر عمیق از دست دادن عزیزان بر روح و روان آدمی.

درود و دریغ برای انگلستان

در این جستار، گینزبورگ نگاهی صادقانه به زندگی در لندن می اندازد. او با ظرافت خاص خود، به تقابل زیبایی ها و دلتنگی ها، و فرهنگ و عادت های متفاوت در این کشور می پردازد. لندن برای او، هم مکانی برای تجربه تازگی هاست و هم سرشار از حس غربت و دلتنگی. این بخش، توانایی گینزبورگ را در مشاهده دقیق جزئیات و تبدیل آن ها به تأملاتی عمیق درباره هویت و تعلق به نمایش می گذارد.

خانه ی وُلپه

«خانه ی وُلپه» با توصیف یک ساختمان نامعلوم به همین نام آغاز می شود و سپس به تأملی بر فضاهای عمومی مانند کافه ها و رستوران ها و نقش آن ها در زندگی انسان گسترش می یابد. گینزبورگ در این جستار، به اهمیت این مکان ها به عنوان پاتوق هایی برای ملاقات، گفتگو، و تجربه زندگی شهری می پردازد. او نشان می دهد که چگونه این فضاهای به ظاهر ساده، می توانند نقش مهمی در شکل گیری روابط انسانی و تجربه های جمعی ایفا کنند.

او و من

یکی از هوشمندانه ترین و گاه طنزآمیزترین جستارهای مجموعه، «او و من» است. گینزبورگ در این بخش، به بررسی تفاوت ها و شباهت های بی شمار میان خود و همسرش می پردازد. او با نگاهی دقیق و بدون تعارف، عمق و پیچیدگی روابط زناشویی را به تصویر می کشد و نشان می دهد که چگونه دو انسان با وجود تفاوت های فراوان، می توانند با یکدیگر زندگی کنند. این جستار، کاوشی است در ماهیت عشق، همدلی، و چالش های زیستن در کنار دیگری.

فرزند انسان

«فرزند انسان» تأثیری را که جنگ جهانی دوم و فاشیسم بر نسل گینزبورگ گذاشت، با دقت فراوان واکاوی می کند. او به شکاف عمیق بین نسل ها و تلاش برای ساختن مفاهیم جدید بر ویرانه های گذشته اشاره دارد. این جستار، با لحنی حزن انگیز، به ناباوری انسان به پایداری اشیا و مکان ها پس از تجربه ویرانی های جنگ می پردازد. گینزبورگ در این بخش سعی می کند خواننده را متقاعد کند که انسان باید بر ویرانه های گذشته، مفاهیمی نو بنا کند تا به زندگی ادامه دهد.

«شاید دوباره چراغی روی میز داشته باشیم و گلدانی گل و عکس های عزیزانمان را. اما دیگر این چیزها را باور نداریم. چون یک بار مجبور شدیم ناگهان ترکشان کنیم یا بیهوده بین آوارها دنبالشان بگردیم.»

حرفه ی من

این جستار، نگاهی عمیق به ماهیت نویسندگی، چالش ها، وقفه ها و رنج های آن است. گینزبورگ از رابطه نوشتن با تجربیات زیسته ی نویسنده، و اینکه چگونه نویسندگی از زندگی و ثانیه های زیسته اش تغذیه می کند، صحبت می کند. او ملالت های نوشتن، وقفه های طولانی و رنج مداومی که برای خلق یک اثر هنری باید کشید را به تصویر می کشد و نشان می دهد که چگونه نوشتن، فرآیندی درونی و گاه دردناک است.

سکوت

«سکوت» کاوشی است در مفهوم سکوت و پیوند آن با اعتراض، خشم، احساس گناه و کلمات بی معنای قدیمی. گینزبورگ به سکوت به عنوان یک انتخاب و سپس شرمساری از آن می پردازد. او معتقد است که کلمات سنگین و کهنه که زمانی برای والدینمان کاربرد داشتند، دیگر اعتباری ندارند و کلمات نو نیز نمی توانند ارتباط واقعی برقرار کنند. این جستار، تأملی بر بحران زبان و ناتوانی آن در بیان حقیقت های عمیق انسانی است.

روابط انسانی

در این جستار، گینزبورگ مروری بر گستره روابط و تعلقات عاطفی انسان دارد. او به تغییرات افراد در طول زمان و توسعه حس شفقت نسبت به خود و دیگران می پردازد. این بخش نشان می دهد که چگونه خانه دیگر آن نقطه ثابت و امن گذشته نیست، بلکه مکانی موقتی برای زیستن و غذا خوردن شده است. گینزبورگ با ظرافت، پیچیدگی های روابط انسانی را واکاوی می کند و به ما یادآوری می کند که چگونه آدمیزاد در طول زمان تغییر می کند و به آدم هایی تبدیل می شویم که پیشتر درکشان نمی کردیم.

فضیلت های ناچیز (جستار همنام با کتاب)

این جستار، که عنوان کتاب از آن گرفته شده، قلب مجموعه به شمار می رود. گینزبورگ در این بخش، به تأمل درباره آنچه باید به کودکان آموزش داد، می پردازد. او بر اهمیت آموزش جسارت و بخشندگی (که سرچشمه گرفته از عشق به زندگی است) در برابر احتیاط و محافظه کاری (که برآمده از ترس و انگیزه های دفاعی است) تأکید می کند. این جستار، پیام اصلی کتاب را بازتاب می دهد: فضیلت های ناچیز، همان ارزش های پایداری هستند که در برابر طوفان های زندگی ما را یاری می دهند. گینزبورگ معتقد است که باید به کودکان بیاموزیم که به توانایی های خود باور داشته باشند، بدون ترس از شکست دست به تجربه بزنند و به جای چنگ زدن به داشته ها، گشاده دست باشند. این فضیلت ها، نه تنها به آنها در ساختن زندگی شخصی موفق کمک می کند، بلکه راه را برای ارتباطات عمیق تر و معنادارتر با جهان و انسان های دیگر هموار می سازد. او جسارت را به معنای شهامت در پذیرش خطرات، و بخشندگی را به معنای گشاده دستی در عواطف، زمان و داشته ها تعریف می کند و اینها را پایه و اساس یک زندگی پرمعنا می داند.

مضامین اصلی و جهان بینی ناتالیا گینزبورگ در فضیلت های ناچیز

در لایه های عمیق تر «فضیلت های ناچیز»، جهان بینی منحصر به فرد ناتالیا گینزبورگ خود را نمایان می سازد. او با درکی عمیق از ماهیت هستی و جایگاه انسان در آن، مضامین کلیدی ای را مطرح می کند که تا به امروز نیز طنین انداز هستند:

مواجهه با حقیقت و فقدان

گینزبورگ در تمام جستارهایش، از چشم در چشم شدن با حقیقت سر باز نمی زند. او فقدان را با وقاری ستایش برانگیز می پذیرد و رنج ناشی از آن را انکار نمی کند. این پذیرش واقعیت های تلخ، چه در مورد از دست دادن عزیزان و چه در مورد ویرانی های جنگ، یکی از ارکان اصلی جهان بینی اوست. او به خواننده می آموزد که چگونه می توان با وجود زخم های عمیق، به زیستن و بازسازی ادامه داد.

جستجوی معنا در جزئیات

پس از تجربیات بزرگ و ویرانگر، گینزبورگ به جای فرار از واقعیت، در جزئیات به ظاهر کوچک و روزمره، به دنبال ارزش و مفهوم می گردد. او با ظرافت، نشان می دهد که چگونه یک جفت کفش پاره، یا یک خانه دورافتاده در ابروتزو، می تواند به منبعی برای تأملات عمیق فلسفی و انسانی تبدیل شود. این دیدگاه، خواننده را به توجه بیشتر به لحظات حال و قدردانی از ارزش های پنهان در زندگی عادی دعوت می کند.

پیامدهای جنگ و فاشیسم

ناتالیا گینزبورگ که خود از قربانیان جنگ و فاشیسم بود، تأثیرات عمیق و دائمی این رویدادها را بر روان فردی و جمعی به تصویر می کشد. او نشان می دهد که چگونه جنگ، برداشت انسان از خانه، خانواده، و ارزش ها را دگرگون می کند و چگونه ویرانی های فیزیکی با ویرانی های روحی در هم می آمیزند. نوشته های او، یادآوری تلخی از زخم هایی است که جنگ بر روح بشریت بر جای می گذارد و تغییراتی که در مفاهیم بنیادی زندگی ایجاد می کند.

پیچیدگی روابط انسانی

گینزبورگ به بررسی ظرایف و چالش های عشق، دوستی و خانواده می پردازد. او با نگاهی بدون قضاوت، نشان می دهد که روابط انسانی چقدر می توانند پیچیده، شکننده، و در عین حال عمیق و پرمعنا باشند. او به تفاوت ها و شباهت ها در روابط، فراز و نشیب های عاطفی، و نیاز انسان به تعلق و همدلی اشاره می کند. او در جستارهایش با نهایت صداقت، به بیان ابعاد پنهان روابط انسانی می پردازد، همان گونه که در جستار «او و من» به بیان تفاوت های بی شمار خودش با همسرش می پردازد و نشان می دهد چگونه دو انسان می توانند با وجود تمامی این تفاوت ها، در کنار هم زندگی کنند.

تقلا برای زیستن

یکی از قوی ترین پیام های کتاب، تلاش مداوم برای بازسازی و ادامه دادن زندگی بر روی ویرانه های گذشته و شکست نخوردن در این نبرد است. گینزبورگ نه تنها زنده می ماند، بلکه می نویسد و از زندگی دفاع می کند. او نمادی از تاب آوری و اراده برای یافتن نور در دل تاریک ترین لحظات است. این تقلا برای زیستن، الهام بخش هر خواننده ای است که با چالش ها و سختی های زندگی مواجه است.

نقد کلمات و مفاهیم کهنه

گینزبورگ به بی معنایی کلمات قدیمی و ناتوانی کلمات جدید در برقراری ارتباط واقعی اشاره می کند. او معتقد است که برخی از واژه ها و مفاهیم، اعتبار خود را از دست داده اند و دیگر نمی توانند حقیقت را بیان کنند. این نقد، دعوت به بازنگری در زبان و تلاش برای یافتن راه های جدید و صادقانه تر برای بیان افکار و احساسات است. او با این کار، به نوعی به «سکوت» و علل آن نیز می پردازد.

چرا خواندن فضیلت های ناچیز ضروری است؟ (تأثیرگذاری و ارزش ادبی)

«فضیلت های ناچیز» بیش از یک مجموعه جستار، تجربه ای عمیق و تأمل برانگیز است که هر خواننده ای را به درنگ وامی دارد. دلایل متعددی وجود دارد که چرا این کتاب، اثری ضروری برای مطالعه به شمار می رود:

اولاً، این کتاب دیدگاهی منحصر به فرد و عمیق درباره ماهیت زندگی و انسان ارائه می دهد. ناتالیا گینزبورگ با جسارت تمام، به مسائل بنیادی هستی می پردازد و خواننده را به چالش می کشد تا به مفاهیمی مانند فقدان، رنج، عشق و معنا، از زاویه ای متفاوت بنگرد. او نه تنها حوادث را روایت می کند، بلکه به کاوش در تأثیرات عمیق و پنهان آن ها بر روح و روان انسان می پردازد.

ثانیاً، قلم صادقانه و همدلی برانگیز گینزبورگ، عامل مهمی در تأثیرگذاری این کتاب است. او بدون هیچ گونه خودسانسوری یا تظاهر، از تجربه های شخصی خود می نویسد و با این کار، پلی عمیق میان خود و خواننده ایجاد می کند. این صداقت، به خواننده اجازه می دهد تا با احساسات و افکار نویسنده همذات پنداری کند و درنتیجه، پیام های کتاب را با تمام وجود درک کند. ناتالیا گینزبورگ چنان صمیمی و خودمانی می نویسد که انگار با او در حال گفتگو هستیم؛ او زندگی اش را بی پرده و بدون آرایش به ما نشان می دهد و همین باعث می شود تا احساس نزدیکی عمیقی با او پیدا کنیم.

ثالثاً، اهمیت جهانی مضامین کتاب، فراتر از زمان و مکان خاصی است. هرچند بسیاری از جستارها ریشه در دوران جنگ جهانی دوم و فاشیسم دارند، اما دغدغه های اصلی آن ها، مانند جستجوی معنا، مواجهه با فقدان، و پیچیدگی روابط انسانی، جهان شمول هستند. این کتاب به ما یادآوری می کند که انسان در هر دوره ای از تاریخ، با چالش های مشابهی روبروست و قدرت درونی برای غلبه بر آن ها را داراست.

در نهایت، «فضیلت های ناچیز» الهام بخش است. این کتاب به خواننده قدرت درونی برای ادامه دادن در برابر ناملایمات را می بخشد. گینزبورگ نشان می دهد که چگونه می توان حتی پس از بزرگترین ویرانی ها، به زندگی ادامه داد و معنای جدیدی برای آن یافت. او با تمرکز بر فضیلت های به ظاهر کوچک، به ما می آموزد که چگونه می توان در دل عادی ترین لحظات، زیبایی و امید را کشف کرد و از این طریق، با دنیای بیرونی و درونی خود ارتباطی عمیق تر برقرار کرد.

ترجمه و ناشر فارسی

برای خوانندگان فارسی زبان، ترجمه دقیق و روان یک اثر ادبی، اهمیت ویژه ای دارد. کتاب «فضیلت های ناچیز» در ایران با ترجمه ی توانمند محسن ابراهیم و توسط نشر هرمس منتشر شده است. محسن ابراهیم با تسلط بر زبان و ادبیات ایتالیا و فارسی، توانسته است حس و پیام اصلی ناتالیا گینزبورگ را به خوبی به خواننده ایرانی منتقل کند. این ترجمه، با حفظ لحن خاص نویسنده و ظرافت های ادبی متن اصلی، به خوانندگان امکان می دهد تا با عمق افکار و احساسات گینزبورگ ارتباط برقرار کنند. نشر هرمس نیز با انتخاب و انتشار این اثر ارزشمند، گام مهمی در غنی سازی ادبیات ترجمه ایران برداشته است و زمینه ای را فراهم آورده تا مخاطبان فارسی زبان بتوانند با یکی از برجسته ترین آثار ادبیات مدرن ایتالیا آشنا شوند.

نتیجه گیری

«فضیلت های ناچیز» اثری ماندگار از ناتالیا گینزبورگ است که با صداقت بی پرده و نثری شاعرانه، خواننده را به تأمل عمیق در ابعاد مختلف زندگی و هستی انسان دعوت می کند. این مجموعه جستارها، با پرداختن به موضوعاتی چون فقدان، رنج، عشق، جنگ و جستجوی معنا در جزئیات، به آینه ای برای بازتاب روح انسانی تبدیل شده است.

پیام اصلی گینزبورگ، یافتن ارزش های کوچک و حقیقی در زندگی، حتی پس از بزرگترین ویرانی هاست. او به ما می آموزد که چگونه با تمرکز بر «فضیلت های ناچیز» مانند جسارت و بخشندگی، می توانیم در برابر ناملایمات تاب بیاوریم و به زندگی ادامه دهیم. این کتاب، نه تنها روایتگر تجربه های شخصی نویسنده است، بلکه دعوت نامه ای است برای هر یک از ما تا به دنیای غنی ناتالیا گینزبورگ قدم بگذاریم و با تأمل بر صفحات آن، مسیرهای جدیدی را برای درک خود و جهان پیرامونمان کشف کنیم. مطالعه این کتاب، فرصتی بی نظیر برای ارتباط با یک ذهن درخشان و الهام گرفتن از قدرت بی کران روح انسانی برای زیستن و خلق کردن است.

شما کدام فضیلت ناچیز را در زندگی روزمره تان ارزشمند می دانید؟

سوالات متداول

«فضیلت های ناچیز» در کدام ژانر ادبی قرار می گیرد؟

«فضیلت های ناچیز» در ژانر جستار (Essay) و ادبیات غیرداستانی قرار می گیرد. این کتاب مجموعه ای از مقالات شخصی و تأملات فلسفی است که گینزبورگ در آنها به بررسی تجربه های زیسته، روابط انسانی و مسائل اجتماعی و سیاسی می پردازد.

آیا این کتاب برای شروع آشنایی با ناتالیا گینزبورگ مناسب است؟

بله، بسیاری از منتقدان و خوانندگان معتقدند «فضیلت های ناچیز» یک نقطه شروع عالی برای آشنایی با ناتالیا گینزبورگ است. سبک نوشتاری او در این مجموعه، ساده، روان و عمیق است و به خوبی جهان بینی و دغدغه های اصلی او را به نمایش می گذارد.

مفهوم «فضیلت های ناچیز» چیست؟

مفهوم «فضیلت های ناچیز» به ارزش ها و ویژگی های شخصیتی اشاره دارد که به نظر می رسد در مقایسه با «فضیلت های بزرگ» (مانند فداکاری یا شجاعت قهرمانانه) کمتر مورد توجه قرار می گیرند، اما در واقع پایه و اساس یک زندگی پرمعنا و تاب آور را تشکیل می دهند. گینزبورگ تأکید می کند که باید به کودکان جسارت، بخشندگی، توانایی دیدن زیبایی در زندگی و مهربانی را آموخت، نه فقط احتیاط و محافظه کاری را.