خلاصه کتاب ساخت دستوری فارسی در مثنوی | محمد پاک نهاد

خلاصه کتاب ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی ( نویسنده محمد پاک نهاد )
کتاب «ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی» اثری عمیق و ارزشمند از محمد پاک نهاد است که به واکاوی ساختار دستوری زبان فارسی در یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبیات فارسی، یعنی مثنوی معنوی مولانا، می پردازد. این پژوهش نه تنها دریچه ای تازه به جنبه های زبانی مثنوی می گشاید، بلکه گامی مهم در مسیر دستور تاریخی و سبک شناسی زبان فارسی محسوب می شود.
مثنوی معنوی مولانا، نه تنها یک اثر عرفانی و فلسفی بی بدیل است، بلکه گنجینه ای بی نظیر از ظرایف و پیچیدگی های زبان فارسی کهن را در خود جای داده است. از دیرباز، این شاهکار بزرگ، از زوایای گوناگون عرفانی، ادبی و فلسفی مورد بررسی قرار گرفته است. اما آنچه در دهه های اخیر، توجه پژوهشگران زبان شناسی و ادبیات را به خود معطوف داشته، عمق بخشیدن به مطالعات دستوری متون کهن است. «توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی» گامی استوار در همین راستا محسوب می شود. این کتاب، با تمرکز بر توصیف دقیق و همه جانبه ساختار دستوری زبان در مثنوی، نه تنها به درک عمیق تر خواننده از این اثر جاودان کمک می کند، بلکه ابزاری مهم برای زبان شناسان و علاقه مندان به دستور تاریخی زبان فارسی فراهم می آورد. این اثر، فراتر از یک تحلیل ساده، به مثابه نقشه راهی است که پیچیدگی های نحوی و صرفی زبان مولانا را برای پژوهشگران، دانشجویان و تمامی علاقه مندان به زبان و ادبیات فارسی، روشن می سازد.
مبانی نظری و پیش زمینه های پژوهش در کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
ورود به دنیای غنی مثنوی معنوی از منظر دستوری، نیازمند شناختی عمیق از مبانی زبان شناسی و رویکردهای دستورنویسی است. محمد پاک نهاد، در اثر خود، ابتدا به تبیین این پیش زمینه های نظری می پردازد و پایه های فکری پژوهش خود را مستحکم می سازد. از نگاه نویسنده، زبان نه تنها ابزاری برای ارتباط، بلکه پدیده ای زنده و پویاست که در گذر زمان، دستخوش تحولات و دگرگونی ها می شود. این تغییرات، در هر دوره تاریخی و در هر متن، ویژگی های منحصربه فردی را به زبان می بخشد.
دیدگاه محمد پاک نهاد درباره زبان شناسی و دستور زبان
در این بخش از کتاب، محمد پاک نهاد به مفهوم زبان و زبان شناسی می پردازد و ضرورت مطالعات دستوری را برجسته می سازد. او دستور زبان را نه فقط مجموعه ای از قواعد خشک و بی روح، بلکه آیینه ای برای بازتاب ساختار فکری و فرهنگی یک جامعه می داند. درک عمیق از دستور زبان، به ویژه در متون کهن، برای رمزگشایی از لایه های پنهان معنا و شناخت دقیق تر سبک نویسندگان و شاعران، حیاتی است. نویسنده در این راستا، مروری بر رویکردهای مختلف دستورنویسی زبان فارسی، از جمله رویکردهای توصیفی و تاریخی، انجام می دهد. رویکرد توصیفی بر چگونگی کاربرد زبان در یک دوره خاص تمرکز دارد، در حالی که رویکرد تاریخی به تحولات زبان در طول زمان می پردازد. این کتاب با اتخاذ رویکرد توصیفی-تاریخی، تلاش می کند تا نه تنها «چه بود» زبان مثنوی را نشان دهد، بلکه «چگونه بود» آن را نیز تبیین کند.
مثنوی معنوی: یک گونه ویژه از زبان فارسی
یکی از پرسش های اساسی در این پژوهش آن است که چرا مثنوی معنوی، به عنوان نمونه ای برای توصیف ساخت دستوری زبان فارسی انتخاب شده است؟ پاسخ به این پرسش، در غنای زبانی و سبک منحصربه فرد مولانا جلال الدین محمد بلخی نهفته است. مثنوی، نه تنها به دلیل محتوای عرفانی و فلسفی عمیقش، بلکه به خاطر ویژگی های خاص زبانی و نحوی اش، نمونه ای کم نظیر برای تحلیل دستوری محسوب می شود. مولانا در مثنوی، از زبانی استفاده کرده که با وجود کهن بودن، همچنان برای خواننده امروزی قابل فهم و جذاب است و در عین حال، دارای ظرافت ها و پیچیدگی های دستوری خاص خود است. این کتاب نشان می دهد که چگونه بررسی ساختار دستوری مثنوی، نه تنها به درک بهتر زبان فارسی دری می انجامد، بلکه در نشان دادن پیرنگ سبک مولانا نیز مؤثر است. نویسنده بر این باور است که هر متن کهن، گونه ای ویژه از زبان فارسی است و تحلیل آن، به شناخت جامع تر تحولات زبان و سبک های ادبی کمک می کند.
تحلیل جامع عناصر واجی و ساخت واژه در مثنوی
زبان، مجموعه ای از صداها، کلمات و جملات است که هر یک در تعامل با دیگری، معنا را منتقل می کنند. در کتاب «ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی»، محمد پاک نهاد به بررسی دقیق ترین اجزای زبان، یعنی واج ها و نحوه ساخت واژه ها در مثنوی معنوی می پردازد. این بررسی ها نشان می دهد که چگونه ظرافت های صوتی و ساختاری، به غنای معنایی و موسیقیایی کلام مولانا می افزایند.
فرایندهای واجی و دگرگونی حروف در زبان مولانا
همانطور که نویسنده در فصل اول کتاب به تفصیل شرح می دهد، هر گونه دگرگونی که بر نوع، محل یا تعداد واج ها، یا ساختمان هجاها تأثیر بگذارد، به عنوان فرایند واجی شناخته می شود. این فرایندها، که شامل همگون سازی، ناهمگون سازی، قلب، ادغام، حذف، افزایش و ابدال می شوند، در متون کهن فارسی و به ویژه در مثنوی، بسیار مشهود هستند. پاک نهاد با مثال های متعدد از مثنوی، این دگرگونی های واجی را به دقت تحلیل می کند. برای مثال، ابدال (مانند تغییر شب به شو در برخی ترکیبات)، حذف (مانند حذف همخوان یا واکه در برخی کلمات برای روان خوانی یا وزن) و ادغام (ترکیب دو واج در یک واج جدید) از جمله مواردی هستند که در مثنوی به وفور یافت می شوند. این بررسی ها نه تنها به درک چگونگی تلفظ و تغییر کلمات در دوره مولانا کمک می کند، بلکه نقش واحد زبرزنجیری درنگ (وقفه) در وزن و معنا را نیز مورد کنکاش قرار می دهد و نشان می دهد که چگونه حتی کوچکترین تغییرات صوتی، می توانند بر موسیقیایی بودن و فهم کلام تأثیر بگذارند.
الگوهای زایای واژه سازی و ساخت اشتقاقی
یکی از جنبه های اعجاب انگیز مثنوی، خلاقیت بی نظیر مولانا در ابداع واژه ها و الگوهای واژه سازی است. فصل دهم کتاب به این موضوع اختصاص دارد و محمد پاک نهاد به تحلیل ساخت اشتقاقی کلمات و نقش آن در غنای زبانی مثنوی می پردازد. مولانا با بهره گیری از ظرفیت های زایای زبان فارسی، واژگانی را خلق کرده که در عین سادگی، دارای عمق معنایی و زیبایی هنری فراوانی هستند. این الگوهای واژه سازی شامل اشتقاق، ترکیب و تبدیل (مانند تبدیل اسم به فعل یا بالعکس) می شوند. بررسی این بخش نشان می دهد که چگونه مولانا با مهارت بی نظیر خود، از امکانات واژه سازی زبان فارسی برای بیان مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی بهره برده است. این تحلیل ها، راهگشای پژوهشگران برای درک لایه های پنهان معنا در واژگان مثنوی و شناخت هرچه بیشتر نبوغ زبانی مولانا است.
بررسی عمیق عناصر دستوری: از اسم تا قید در مثنوی معنوی
بخش عمده ای از کتاب ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی به واکاوی دقیق اجزای کلام، از اسم گرفته تا قید، در بافت مثنوی معنوی اختصاص دارد. این تحلیل ها، نه تنها قواعد دستوری موجود در زمان مولانا را روشن می کند، بلکه چگونگی به کارگیری این قواعد توسط ایشان را نیز به نمایش می گذارد و نشان می دهد که مولانا چگونه با بازیابی و نوآوری در این ساختارها، به خلق اثری بی همتا دست یافته است.
اسم و گروه های اسمی در منظومه مثنوی
فصل دوم کتاب، به بررسی جامع انواع اسم و الگوهای گروه های اسمی در مثنوی می پردازد. نویسنده، انواع اسم را از نظر معرفه و نکره بودن، شمار (مفرد، جمع)، جنس (مذکر، مونث، خنثی – با توجه به زبان فارسی که فاقد جنس دستوری است، اما اشاره به کاربردهای کهن و استعاری جنسیت)، و همچنین انواع خاص اسم مانند اسم های خاص و عام، وصفی، ذات، نام آوا، حاصل مصدر و اسم مصغر، در متن مثنوی تحلیل می کند. کاربردهای متفاوت اسم ها، نقش های نحوی آن ها در جمله و الگوهای گروه های اسمی زنجیری، که گاه از چندین جزء تشکیل شده اند، با دقت مورد واکاوی قرار می گیرد. همچنین، کنایات پرسشی و کاربرد نحوی آن ها و نحوه بیان اسم های مبهم در مثنوی، از دیگر مباحث مهم این بخش است. درک این ریزه کاری ها، به خواننده کمک می کند تا به ظرایف معنایی و نحوی مثنوی عمیق تر پی ببرد.
ضمایر (جانشین ها) و کاربردهای خاص آن ها
ضمایر، به عنوان جانشین های اسم، نقش کلیدی در انسجام متن و جلوگیری از تکرار دارند. در فصل سوم، محمد پاک نهاد به تحلیل انواع ضمایر در مثنوی می پردازد: ضمایر شخصی پیوسته و ناپیوسته، مشترک، اشاره، متقابل و اختصاص. آنچه این بخش را جذاب می کند، بررسی ویژگی های خاص کاربرد ضمایر در زبان مولاناست. برای مثال، ایشان گاه از ضمایر به گونه ای استفاده می کنند که بار معنایی خاصی را به جمله منتقل کند، یا برای ایجاد ایجاز و زیبایی، جایگاه ضمایر را تغییر می دهند. این تحلیل ها نشان می دهد که مولانا چگونه با تسلط بر کاربرد ضمایر، به ایجاز و شیوایی کلام خود می افزاید و در عین حال، پیچیدگی های معنایی را با ظرافت بیان می کند.
صفت و گروه های وصفی: زیبایی شناسی وصف در مثنوی
صفت، عنصری حیاتی در توصیف و تصویرسازی است. فصل چهارم کتاب به بررسی انواع صفات (بیانی، عددی، مبهم، پرسشی، تعجبی و اشاره) و احکام وصف در مثنوی اختصاص دارد. نویسنده، شیوه کاربرد صفت، مطابقت یا عدم مطابقت صفت با موصوف و درجات صفت (تفضیلی، عالی) را در مثنوی تحلیل می کند. نکته ی قابل توجه در این بخش، بررسی این نکته است که چگونه مولانا از صفات برای ایجاد تصاویر ذهنی قدرتمند و بیان مفاهیم عمیق بهره می برد. گاه مولانا از ترکیبات وصفی خلاقانه استفاده می کند که در کمتر متنی دیده می شود و به زیبایی و تأثیرگذاری کلام او می افزاید. این تحلیل ها به روشن شدن ابعاد هنری و دستوری کاربرد صفت در یکی از برجسته ترین آثار ادب فارسی کمک شایانی می کند.
فعل و گروه فعلی: سازوکارهای عملی افعال
فعل، ستون فقرات هر جمله و بیانگر وقوع عمل یا حالت است. فصل پنجم کتاب به تفصیل به ساختمان افعال، جهت فعل (گذرا و ناگذر)، افعال اسنادی و پی بستی در مثنوی می پردازد. محمد پاک نهاد، مبحث معلوم و مجهول، وجوه و زمان های افعال، و کاربرد پیشوندها و پسوندهای صرفی فعل را در زبان مولانا بررسی می کند. این بخش، به خصوص برای کسانی که به دنبال درک تحولات تاریخی فعل در زبان فارسی هستند، بسیار آموزنده است. مولانا گاه از ساختارهای فعلی استفاده می کند که امروزه کمتر رایج است، اما در دوره او متداول بوده. تحلیل این ساختارها، به بازسازی تصویر دقیق تری از زبان فارسی در قرن هفتم هجری کمک می کند و نشان می دهد که چگونه مولانا با مهارت تمام، از توانایی های فعل برای بیان سیر وقایع و حالت ها بهره می برده است.
قید و گروه قیدی: تأکید و نقش در معنا
قیدها، عناصر تکمیل کننده ای هستند که به فعل یا کل جمله، اطلاعاتی درباره چگونگی، زمان، مکان یا حالت اضافه می کنند. فصل ششم کتاب به انواع قید (قید فعل، قید جمله، قیدهای اشاره ای، تأکیدی، مختص و مشترک) و شیوه های تأکید بر قید در زبان مولانا می پردازد. قیدها در مثنوی نقش مهمی در ایجاد رنگ و بوی خاص به جملات و نیز در بیان جزئیات دقیق ایفا می کنند. مولانا با استفاده ماهرانه از قیدها، گاه به جملات خود عمق بیشتری می بخشد و گاه تأکیدی خاص را بر واقعه یا حالتی قرار می دهد. این بخش، نشان دهنده دقت نظر مولانا در انتخاب واژگان و ساختار جمله برای انتقال دقیق معنا و حس مورد نظر او است.
ساختار حروف و جمله: نگاهی نو به نحو مثنوی
پس از بررسی اجزای منفرد کلام، کتاب ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی به تحلیل چگونگی پیوند این اجزا و تشکیل جملات در مثنوی معنوی می پردازد. این بخش، قلب دستور زبان محسوب می شود و نشان می دهد که چگونه مولانا با آرایش کلمات و جملات، به خلق موسیقی کلام و انتقال عمیق ترین مفاهیم عرفانی دست یافته است.
نقش حروف اضافه و ربط در پیوند کلام
حروف اضافه و ربط، به مثابه چسبی هستند که اجزای مختلف جمله و جملات را به یکدیگر پیوند می دهند و روابط معنایی و نحوی را مشخص می کنند. فصل هفتم کتاب، به بررسی نقش و کاربرد این حروف در مثنوی اختصاص دارد. محمد پاک نهاد نشان می دهد که چگونه مولانا از حروف اضافه و ربط برای ایجاد ارتباط منطقی بین ایده ها، بیان زمان و مکان، علت و معلول، و سایر روابط معنایی پیچیده استفاده کرده است. تحلیل کاربرد خاص برخی حروف در مثنوی، تفاوت های آن با فارسی امروز، و نقش آن ها در روان بودن و انسجام کلام مولانا، از جمله دستاوردهای این بخش است. این نگاه دقیق، به درک بهتر بافتار نحوی مثنوی و شیوه ارتباط اجزای آن یاری می رساند.
شبه جمله ها (اصوات) و بار عاطفی آن ها
شبه جمله ها، یا اصوات، کلماتی هستند که خود به تنهایی یک جمله کامل به شمار نمی آیند، اما می توانند بیانگر عواطف، هشدارها، یا نداها باشند. در فصل هشتم، نویسنده به تعریف و انواع شبه جمله در مثنوی، مانند تنبیه و تحذیر، می پردازد. این اصوات، نقش مهمی در بیان عواطف و تأثیرگذاری کلام مولانا دارند. برای مثال، استفاده از ای برای ندا دادن یا هان برای هشدار، نه تنها به جملات زندگی می بخشد، بلکه مخاطب را نیز درگیر حس و حال گوینده می کند. پاک نهاد با بررسی این عناصر، نشان می دهد که مولانا چگونه با به کارگیری ماهرانه شبه جمله ها، به جنبه ی اجرایی و نمایشی کلام خود عمق بخشیده و حس همراهی با خواننده را تقویت کرده است.
جمله شناسی در مثنوی: الگوها و ویژگی های نحوی
اوج تحلیل دستوری در کتاب، به مبحث جمله و ساختار آن در مثنوی اختصاص دارد. فصل نهم، به انواع جملات از نظر ساختار (با اجزای هم جنس، ناقص، سه جزئی، چهار جزئی) می پردازد. این تحلیل به خواننده کمک می کند تا پیچیدگی های جمله سازی مولانا را درک کند. همچنین، الگوهای صرفی و نحوی جملات مرکب در مثنوی، که اغلب طولانی و دارای بندهای متعدد هستند، با دقت واکاوی می شوند. یکی از مهم ترین مباحث این بخش، بررسی وحدت ساختاری-واژگانی جمله های همسانی است. این الگوی نحوی، که در آن جملات با ساختار مشابه و واژگان تکراری (هم نقش یا ناهم نقش) کنار یکدیگر قرار می گیرند، یکی از عوامل اصلی موسیقی آفرینی و تأکید در مثنوی است. این تحلیل نشان می دهد که چگونه مولانا با تکرار کلمات در نقش های همگون و ناهمگون، نه تنها به موسیقی درونی شعر می افزاید، بلکه به بیان لایه های عمیق تر معنا نیز کمک می کند. بررسی مطابقت نهاد و فعل نیز، به روشن شدن قواعد نحوی و گاه شکستن آگاهانه آن ها توسط مولانا برای اهداف هنری، می انجامد.
کتاب «ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی» نه تنها به توصیف اجزای دستوری می پردازد، بلکه با نشان دادن کاربردهای خاص مولانا از این ساختارها، به کشف ظرایف سبکی و هنری این شاعر بزرگ کمک شایانی می کند.
در این بخش، جدول زیر نمونه ای از انواع جملات و پیچیدگی های آن ها در مثنوی را از دیدگاه نویسنده نشان می دهد:
نوع جمله | ویژگی های ساختاری در مثنوی | نقش معنایی و سبکی |
---|---|---|
جملات با اجزای هم جنس | تکرار اجزای نحوی با عملکرد مشابه (مثلاً چند نهاد یا چند مفعول برای یک فعل) | تأکید، گسترش معنایی، ایجاز در تکرار فعل |
جملات ناقص | وجود فعل به معنای هستی یا حضور، یا فعل بدون مسند | بیان حالت های وجودی، پایداری یا عدم پایداری |
جملات سه جزئی | شامل نهاد، مسند و فعل (گذرا به مسند) | بیان ویژگی ها یا نسبت دادن صفتی به نهاد |
جملات چهارجزئی | شامل نهاد، مفعول، مسند و فعل (گذرا به مفعول و مسند) | بیان پیچیده ترین روابط فعل با اجزای دیگر، توصیف دقیق تر کنش ها |
جملات مرکب | شامل چندین بند (پیرو، هم پایه) | بیان زنجیره ای از افکار، علل و نتایج، سیر رویدادها، گسترش و بسط مفاهیم |
همچنین، نقش های همگون و ناهمگون در کلمات مکرر، مبحثی است که نشان می دهد چگونه یک واژه می تواند در نقاط مختلف متن، در نقش های دستوری متفاوتی ظاهر شود و این خود به خلق زیبایی های هنری و بازی های زبانی در مثنوی منجر می شود. این تحلیل ها، فراتر از شناخت صرفی و نحوی، به درک عمیق تری از نبوغ ادبی مولانا و کارکرد زبان در بافتار شعر او می انجامد.
دستاوردهای پژوهش و اهمیت کتاب ساخت دستوری زبان فارسی
کتاب خلاصه کتاب ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی ( نویسنده محمد پاک نهاد ) اثری فراتر از یک توصیف ساده دستوری است. این پژوهش، بینش های تازه ای را در مورد ساختار دستوری زبان فارسی کهن، به ویژه در بستر یکی از مهمترین شاهکارهای ادبیات فارسی، یعنی مثنوی معنوی، ارائه می دهد. محمد پاک نهاد با رویکردی دقیق و تحلیلی، توانسته است لایه های پنهان زبانی مثنوی را آشکار سازد و نشان دهد که چگونه مولانا با بهره گیری هوشمندانه از قواعد دستوری زمان خود، به خلق اثری با غنای زبانی و معنایی بی نظیر دست یافته است.
یکی از مهمترین دستاوردهای این کتاب، کمک به فهم عمیق تر از تحولات دستور زبان فارسی در طول تاریخ است. این اثر، با ارائه مثال های کاربردی و تحلیلی از مثنوی، روند تغییرات و ثبات قواعد دستوری را در یک دوره خاص تاریخی به تصویر می کشد. برای پژوهشگران زبان شناسی، این کتاب منبعی ارزشمند برای مطالعات تطبیقی و تاریخی زبان فارسی محسوب می شود. همچنین، برای مثنوی پژوهان و علاقه مندان به مولانا، این اثر دریچه ای نو به سوی درک ابعاد زبانی و ساختاری مثنوی می گشاید که فراتر از جنبه های عرفانی و محتوایی آن است. آگاهی از این ساختارها، به تفسیر دقیق تر ابیات و فهم ظرایف معنایی کلام مولانا یاری می رساند.
کاربردهای عملی این کتاب نیز گسترده است. در حوزه آموزش زبان فارسی، به ویژه برای فارسی آموزان پیشرفته و مدرسان، این اثر می تواند به عنوان یک منبع مرجع برای فهم ساختارهای پیچیده و تاریخی زبان مورد استفاده قرار گیرد. ویراستاران متون کهن و کسانی که با تصحیح و ویرایش آثار کلاسیک سروکار دارند، می توانند از نکات دستوری و سبکی مطرح شده در این کتاب بهره های فراوان ببرند. این اثر همچنین، بستر مناسبی را برای تحقیقات زبان شناختی آینده در حوزه دستور تاریخی و سبک شناسی متون کهن فراهم می آورد و می تواند الهام بخش پژوهش های بعدی در این زمینه باشد.
«توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی» به درک عمیق تر غنای زبانی مثنوی و تحولات دستور زبان فارسی کمک می کند و تأثیری شگرف بر حوزه های آموزش زبان، ویرایش متون کهن و تحقیقات زبان شناختی آینده خواهد گذاشت.
در نهایت، کتاب ساخت دستوری زبان فارسی: توصیف ساخت دستوری زبان فارسی در مثنوی نه تنها یک پژوهش آکادمیک، بلکه راهنمایی جامع و کاربردی برای تمامی کسانی است که به زبان فارسی، به ویژه در گستره وسیع متون کلاسیک آن، علاقه مند هستند. مطالعه کامل این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و هر علاقه مندی که می خواهد به عمق ظرایف زبانی مثنوی و زبان فارسی کهن پی ببرد، اکیداً توصیه می شود. این اثر، بی شک گامی رو به جلو در شناخت هرچه بهتر میراث گرانبهای زبان و ادبیات فارسی است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب ساخت دستوری فارسی در مثنوی | محمد پاک نهاد" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب ساخت دستوری فارسی در مثنوی | محمد پاک نهاد"، کلیک کنید.